تهران، خیابان سهروردی شمالی،کوچه تقوی، پلاک ۲۲، واحد ۸
مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک چیست

مدیریت استراتژیک فرآیندی است که سازمان ها از طریق آن اهداف خود را تعیین می کنند، استراتژی هایی را برای دستیابی به آن ها توسعه می دهند و منابع خود را برای اجرای این استراتژی ها تخصیص می دهند. مدیریت استراتژیک به سازمان ها کمک می کند تا در محیطی رقابتی موفق شوند.

تعریف علمی مدیریت استراتژیک از دیدگاه استراتژیست های بزرگ

جک ولش، مدیر عامل سابق جنرال الکتریک

مدیریت استراتژیک، تمرکز و تمرکز مجدد منابع و تلاش‌های سازمان برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار است

مایکل پورتر، استاد دانشگاه هاروارد

مدیریت استراتژیک، فرآیندی است که مدیران برای تعیین اهداف و اهداف سازمان و تعیین مسیرهای اقدامی که منجر به دستیابی به اهداف می‌شود، انجام می‌دهند

آرتور آکر، استاد دانشگاه پنسیلوانیا

مدیریت استراتژیک، فرآیندی است که سازمان‌ها از طریق آن اهداف و مقاصد خود را تعیین می‌کنند، استراتژی‌هایی را برای دستیابی به آنها توسعه می‌دهند و سپس این استراتژی‌ها را اجرا و ارزیابی می‌کنند

مهندس مشاور سنجش امکان طرح

ویژگی‌های مدیریت استراتژیک چیست؟

در ادامه، ویژگی های جزئی مدیریت استراتژیک را بررسی می کنیم:

آینده نگری: مدیریت استراتژیک به سازمان ها کمک می کند تا برای آینده برنامه ریزی کنند. این کار شامل شناسایی فرصت ها و تهدیدات محیطی و توسعه استراتژی هایی برای دستیابی به اهداف سازمان در آینده است.
سیستمی: مدیریت استراتژیک یک فرآیند سیستمی است که شامل مراحل مختلفی است. این مراحل به طور هماهنگ با یکدیگر کار می کنند تا سازمان را به اهداف خود برساند.
منطقی: مدیریت استراتژیک بر اساس منطق و شواهد است. این بدان معناست که تصمیمات استراتژیک باید بر اساس اطلاعات و تحلیل دقیق گرفته شوند.
انعطاف پذیر: مدیریت استراتژیک باید انعطاف پذیر باشد تا بتواند در برابر تغییرات محیطی سازگار شود. این امر به سازمان ها کمک می کند تا در محیطی که دائماً در حال تغییر است، موفق شوند.
مشارکتی: مدیریت استراتژیک باید با مشارکت تمام ذینفعان سازمان انجام شود. این امر به اطمینان از اینکه استراتژی های سازمان با نیازها و اهداف همه ذینفعان سازگار هستند، کمک می کند.

مدیریت استراتژیک فرآیندی مهم و پیچیده است که به سازمان ها کمک می کند تا در محیطی رقابتی موفق شوند. این فرآیند دارای ویژگی های خاصی است که آن را از سایر فرآیندهای مدیریتی متمایز می کند.

مدیریت استراتژیک سازمانی

این نوع مدیریت استراتژیک بر کل سازمان تمرکز دارد و به دنبال توسعه استراتژی هایی است که به سازمان کمک می کند تا اهداف کلی خود را محقق کند.

مدیریت استراتژیک کسب و کار

این نوع مدیریت استراتژیک بر یک کسب و کار خاص در داخل سازمان تمرکز دارد و به دنبال توسعه استراتژی هایی است که به کسب و کار کمک می کند تا اهداف خود را محقق کند.

مدیریت استراتژیک رقابتی

این نوع مدیریت استراتژیک بر نحوه رقابت سازمان با سایر سازمان ها در بازار تمرکز دارد.

مدیریت استراتژیک بین المللی

این نوع مدیریت استراتژیک بر نحوه ورود و فعالیت سازمان در بازارهای بین المللی تمرکز دارد.

مدیریت استراتژیک رشد

این نوع مدیریت استراتژیک بر نحوه رشد سازمان در طول زمان تمرکز دارد.

مدیریت استراتژیک نوآوری

این نوع مدیریت استراتژیک بر نحوه نوآوری و ایجاد محصولات و خدمات جدید توسط سازمان تمرکز دارد.

بینش صنعت

انتخاب نوع مدیریت استراتژیک چگونه است؟

انتخاب نوع مدیریت استراتژیک مناسب برای یک سازمان به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله:

اندازه سازمان: سازمان های کوچک ممکن است نیاز به مدیریت استراتژیک ساده تری نسبت به سازمان های بزرگ داشته باشند.
نوع صنعت: صنایع مختلف دارای ویژگی های خاص خود هستند که بر مدیریت استراتژیک تأثیر می گذارد.
محیط رقابتی: محیط رقابتی می تواند به سازمان کمک کند تا تعیین کند که کدام نوع مدیریت استراتژیک برای آن مناسب است.

مدیریت استراتژیک یک فرآیند پیچیده است که می تواند به سازمان ها کمک کند تا در محیطی رقابتی موفق شوند. انتخاب نوع مدیریت استراتژیک مناسب برای یک سازمان به عوامل مختلفی بستگی دارد که باید به دقت در نظر گرفته شوند.

استراتژی رقابتی در مدیریت استراتژیک چیست؟

استراتژی رقابتی در مدیریت استراتژیک، به مجموعه اقدامات و تصمیماتی گفته می‌شود که سازمان برای کسب مزیت رقابتی در برابر سایر رقبا اتخاذ می‌کند. مزیت رقابتی، برتری نسبی یک سازمان نسبت به سایر رقبا در یک صنعت است. استراتژی رقابتی می‌تواند بر اساس عوامل مختلفی مانند قیمت، کیفیت، نوآوری، خدمات و موقعیت بازار تعریف شود.

انواع استراتژی رقابتی

انواع مختلفی از استراتژی رقابتی وجود دارد که هر کدام بر جنبه‌ای خاص از رقابت تمرکز می‌کنند. برخی از انواع استراتژی رقابتی عبارتند از:

استراتژی رهبری هزینه

این استراتژی بر کاهش هزینه‌های تولید و توزیع محصولات و خدمات تمرکز دارد.

استراتژی تمایز

این استراتژی بر ایجاد محصولات و خدماتی متمایز از محصولات و خدمات رقبا تمرکز دارد.

استراتژی تمرکز

این استراتژی بر تمرکز بر یک بخش خاص از بازار یا یک گروه خاص از مشتریان تمرکز دارد.

انتخاب استراتژی رقابتی مناسب

انتخاب استراتژی رقابتی مناسب برای یک سازمان به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله:

نوع صنعت: صنایع مختلف دارای ویژگی‌های خاص خود هستند که بر انتخاب استراتژی رقابتی تأثیر می‌گذارد.
موقعیت رقابتی سازمان: سازمان‌هایی که در موقعیت رقابتی ضعیفی قرار دارند، ممکن است نیاز به استراتژی رقابتی متفاوتی نسبت به سازمان‌هایی که در موقعیت رقابتی قوی قرار دارند، داشته باشند.
موقعیت رقابتی سازمان: سازمان‌هایی که در موقعیت رقابتی ضعیفی قرار دارند، ممکن است نیاز به استراتژی رقابتی متفاوتی نسبت به سازمان‌هایی که در موقعیت رقابتی قوی قرار دارند، داشته باشند.

استراتژی رقابتی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های مدیریت استراتژیک است. یک استراتژی رقابتی موفق می‌تواند به سازمان‌ها کمک کند تا در محیطی رقابتی موفق شوند.

استراتژی کسب‌وکار در مدیریت استراتژیک چیست

استراتژی کسب‌وکار در مدیریت استراتژیک، به مجموعه اقدامات و تصمیماتی گفته می‌شود که سازمان برای موفقیت در یک کسب‌وکار خاص اتخاذ می‌کند. استراتژی کسب‌وکار بر چگونگی رقابت سازمان در بازار و ایجاد ارزش برای مشتریان تمرکز دارد.

استراتژی کسب‌وکار یکی از مهم‌ترین جنبه‌های مدیریت استراتژیک سازمانی است. استراتژی کسب‌وکار سازمانی، مجموعه‌ای از استراتژی‌های کسب‌وکار است که سازمان برای موفقیت در تمام کسب‌وکار‌های خود اتخاذ می‌کند. استراتژی کسب‌وکار سازمانی باید با اهداف و استراتژی‌های کلی سازمان سازگار باشد. همچنین باید با عوامل داخلی و خارجی که بر کسب‌وکار تأثیر می‌گذارند، سازگار باشد. توسعه استراتژی کسب‌وکار سازمانی باید توسط تیمی از مدیران ارشد سازمان انجام شود. این تیم باید از دانش و تجربه کافی در زمینه‌های مختلف کسب‌وکار برخوردار باشد.

عناصر استراتژی کسب‌وکار کدامند؟

استراتژی کسب‌وکار شامل عناصر زیر است:

هدف کسب‌وکار

هدف کسب‌وکار، بیانیه‌ای است که هدف کسب‌وکار را در بلندمدت تعیین می‌کند.

مخاطب هدف

مخاطب هدف، گروهی از افراد یا سازمان‌هایی هستند که کسب‌وکار به دنبال ارائه محصولات و خدمات به آنها است.

ارزش پیشنهادی

ارزش پیشنهادی، مجموعه‌ای از مزایای منحصربه‌فردی است که کسب‌وکار به مشتریان ارائه می‌دهد.

مزیت رقابتی

مزیت رقابتی، برتری نسبی کسب‌وکار نسبت به سایر رقبا در یک صنعت است.

استراتژی‌های کسب‌وکار

استراتژی‌های کسب‌وکار، مجموعه‌ای از اقدامات و تصمیماتی هستند که کسب‌وکار برای دستیابی به اهداف خود اتخاذ می‌کند.

مراحل توسعه استراتژی کسب‌وکار

تجزیه و تحلیل محیط: در این مرحله، سازمان عوامل داخلی و خارجی که بر کسب‌وکار تأثیر می‌گذارند را تجزیه و تحلیل می‌کند.
تعیین اهداف کسب‌وکار: در این مرحله، سازمان اهداف کسب‌وکار را برای بلندمدت تعیین می‌کند.
توسعه استراتژی‌های کسب‌وکار: در این مرحله، سازمان استراتژی‌های کسب‌وکار را برای دستیابی به اهداف خود توسعه می‌دهد.
اجرای استراتژی‌های کسب‌وکار: در این مرحله، سازمان استراتژی‌های کسب‌وکار را اجرا می‌کند.
نظارت و ارزیابی: در این مرحله، سازمان عملکرد خود را در برابر استراتژی‌های خود ارزیابی می‌کند.

استراتژی کسب‌وکار یکی از مهم‌ترین جنبه‌های مدیریت استراتژیک است. یک استراتژی کسب‌وکار موفق می‌تواند به سازمان‌ها کمک کند تا در محیطی رقابتی موفق شوند.

استراتژی عملکردی در مدیریت استراتژیک چیست

استراتژی عملکردی در مدیریت استراتژیک، به مجموعه اقدامات و تصمیماتی گفته می‌شود که سازمان برای بهبود عملکرد خود در زمینه‌های مختلف مانند تولید، بازاریابی، مالی و منابع انسانی اتخاذ می‌کند. استراتژی عملکردی بر چگونگی بهره‌وری بهتر از منابع و بهبود عملکرد در مقایسه با رقبا تمرکز دارد.

استراتژی عملکردی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های مدیریت استراتژیک است. یک استراتژی عملکردی موفق می‌تواند به سازمان‌ها کمک کند تا عملکرد خود را در زمینه‌های مختلف بهبود بخشند و به اهداف خود دست یابند.

عناصر استراتژی عملکردی کدامند؟

استراتژی عملکردی شامل عناصر زیر است:

اهداف عملکردی

اهداف عملکردی، اهدافی هستند که سازمان برای بهبود عملکرد خود در زمینه‌های مختلف تعیین می‌کند.

شاخص‌های کلیدی عملکرد

KPIs، معیارهایی هستند که عملکرد سازمان را در زمینه‌های مختلف اندازه‌گیری می‌کنند.

استراتژی‌های عملکردی

استراتژی‌های عملکردی، مجموعه‌ای از اقدامات و تصمیماتی هستند که سازمان برای دستیابی به اهداف عملکردی خود اتخاذ می‌کند.

مراحل توسعه استراتژی عملکردی چیست؟

تعیین اهداف عملکردی: در این مرحله، سازمان اهداف عملکردی را برای زمینه‌های مختلف تعیین می‌کند.
تعیین KPIs: در این مرحله، سازمان KPIs را برای اندازه‌گیری عملکرد خود در زمینه‌های مختلف تعیین می‌کند.
توسعه استراتژی‌های عملکردی: در این مرحله، سازمان استراتژی‌های عملکردی را برای دستیابی به اهداف عملکردی خود توسعه می‌دهد.
توسعه استراتژی‌های عملکردی: در این مرحله، سازمان استراتژی‌های عملکردی را برای دستیابی به اهداف عملکردی خود توسعه می‌دهد.
نظارت و ارزیابی: در این مرحله، سازمان عملکرد خود را در برابر استراتژی‌های خود ارزیابی می‌کند.

اهمیت استراتژی عملکردی

استراتژی عملکردی نقش مهمی در موفقیت سازمان‌ها دارد. یک استراتژی عملکردی موفق می‌تواند به سازمان‌ها کمک کند تا:

  • کارایی و بهره‌وری خود را بهبود بخشند.
  • هزینه‌های خود را کاهش دهند.
  • رضایت مشتری خود را بهبود بخشند.
  • سهم بازار خود را افزایش دهند.

انواع استراتژی عملکردی

انواع مختلفی از استراتژی عملکردی وجود دارد که هر کدام بر جنبه‌ای خاص از عملکرد سازمان تمرکز می‌کنند. برخی از انواع استراتژی عملکردی عبارتند از:

استراتژی کاهش هزینه: این استراتژی بر کاهش هزینه‌های عملیاتی سازمان تمرکز دارد.
استراتژی بهبود بهره‌وری: این استراتژی بر افزایش بهره‌وری از منابع سازمان تمرکز دارد.
استراتژی افزایش کیفیت: این استراتژی بر بهبود کیفیت محصولات و خدمات سازمان تمرکز دارد.
استراتژی افزایش رضایت مشتری: این استراتژی بر بهبود رضایت مشتری از محصولات و خدمات سازمان تمرکز دارد.

استراتژی عملکردی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های مدیریت استراتژیک سازمانی است. استراتژی عملکردی سازمانی، مجموعه‌ای از استراتژی‌های عملکردی است که سازمان برای بهبود عملکرد خود در تمام زمینه‌های کلیدی اتخاذ می‌کند. استراتژی عملکردی سازمانی باید با اهداف و استراتژی‌های کلی سازمان سازگار باشد. همچنین باید با عوامل داخلی و خارجی که بر عملکرد سازمان تأثیر می‌گذارند، سازگار باشد. توسعه استراتژی عملکردی سازمانی باید توسط تیمی از مدیران ارشد سازمان انجام شود. این تیم باید از دانش و تجربه کافی در زمینه‌های مختلف عملکرد سازمان برخوردار باشد.

مهندس مشاور سنجش امکان طرح

فرآیند مدیریت استراتژیک چگونه است؟

فرآیند مدیریت استراتژیک، مجموعه‌ای از مراحل و اقداماتی است که سازمان برای تعیین اهداف، تدوین استراتژی‌ها و اجرای آنها برای دستیابی به موفقیت انجام می‌دهد. این فرآیند یک فرآیند مداوم است که باید به طور منظم برای اطمینان از انطباق با تغییرات محیطی و داخلی مورد ارزیابی و بازبینی قرار گیرد.

تعیین چشم‌انداز و ماموریت: در این مرحله، سازمان چشم‌انداز و ماموریت خود را تعیین می‌کند. چشم‌انداز، بیانیه‌ای است که آینده سازمان را توصیف می‌کند. ماموریت، بیانیه‌ای است که هدف وجودی سازمان را بیان می‌کند.
تجزیه و تحلیل محیط: در این مرحله، سازمان عوامل داخلی و خارجی که بر موفقیت آن تأثیر می‌گذارند را تجزیه و تحلیل می‌کند. این عوامل شامل عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری و رقابتی می‌شوند.
تعیین اهداف: در این مرحله، سازمان اهداف خود را برای دستیابی به چشم‌انداز و ماموریت تعیین می‌کند.
تدوین استراتژی‌ها: در این مرحله، سازمان استراتژی‌هایی را برای دستیابی به اهداف خود توسعه می‌دهد. استراتژی‌ها مجموعه‌ای از اقدامات و تصمیماتی هستند که سازمان برای رسیدن به اهداف خود اتخاذ می‌کند.
اجرای استراتژی‌ها: در این مرحله، سازمان استراتژی‌های خود را اجرا می‌کند. اجرای استراتژی‌ها مستلزم تخصیص منابع، سازماندهی فعالیت‌ها و نظارت بر پیشرفت است.
نظارت و ارزیابی: در این مرحله، سازمان عملکرد خود را در برابر استراتژی‌های خود ارزیابی می‌کند. این ارزیابی به سازمان کمک می‌کند تا در صورت لزوم، تغییراتی را در استراتژی‌های خود ایجاد کند.

مدیریت استراتژیک، فرآیند تعیین اهداف، تدوین استراتژی‌ها و اجرای آنها برای دستیابی به موفقیت است. این فرآیند یک فرآیند مداوم است که باید به طور منظم برای اطمینان از انطباق با تغییرات محیطی و داخلی مورد ارزیابی و بازبینی قرار گیرد.

بینش صنعت

مدل‌های مختلف مدیریت استراتژیک کدامند؟

مدل‌های مختلفی برای مدیریت استراتژیک وجود دارد. برخی از مدل‌های رایج عبارتند از:

مدل سه مرحله‌ای: این مدل، فرآیند مدیریت استراتژیک را به سه مرحله اصلی تقسیم می‌کند: تجزیه و تحلیل، تعیین استراتژی و اجرا و ارزیابی.
مدل هفت مرحله‌ای: این مدل، فرآیند مدیریت استراتژیک را به هفت مرحله اصلی تقسیم می‌کند: تعیین چشم‌انداز و ماموریت، تجزیه و تحلیل محیط، تعیین اهداف، تدوین استراتژی‌ها، ارزیابی استراتژی‌ها، اجرا و ارزیابی.
مدل چرخه دمینگ: این مدل، فرآیند مدیریت استراتژیک را به عنوان یک چرخه مداوم تکرارشونده می‌بیند. این چرخه شامل مراحل برنامه‌ریزی، اجرا، بررسی و عمل است.

انتخاب مدل مناسب مدیریت استراتژیک به عوامل مختلفی مانند اندازه سازمان، نوع صنعت و اهداف سازمان بستگی دارد.

نمونه‌هایی از شرکت‌های پیشگام در عرصه مدیریت استراتژیک

انتخاب مدل مناسب مدیریت استراتژیک به عوامل مختلفی مانند اندازه سازمان، نوع صنعت و اهداف سازمان بستگی دارد.

جنرال الکتریک

جنرال الکتریک، یکی از پیشگامان مدیریت استراتژیک است. این شرکت، در دهه 1980، تحت رهبری جک ولش، مدیر عامل سابق خود، یک برنامه بازسازی استراتژیک را آغاز کرد. این برنامه، منجر به تغییر اساسی در ساختار، فرهنگ و استراتژی‌های شرکت شد.

مایکروسافت

مایکروسافت، یکی دیگر از شرکت‌های پیشگام در عرصه مدیریت استراتژیک است. این شرکت، در دهه 1990، با توسعه استراتژی‌های نوآورانه، به رهبری استیو بالمر، مدیر عامل سابق خود، به یکی از بزرگترین شرکت‌های فناوری جهان تبدیل شد.

اپل

اپل، یکی از شرکت‌های پیشگام در عرصه مدیریت استراتژیک است. این شرکت، با تمرکز بر نوآوری و طراحی، به یکی از محبوب‌ترین شرکت‌های فناوری جهان تبدیل شده است.

آمازون

آمازون، یکی از شرکت‌های پیشگام در عرصه مدیریت استراتژیک است. این شرکت، با تمرکز بر دیجیتالی‌سازی و خرده‌فروشی آنلاین، به یکی از بزرگترین شرکت‌های جهان تبدیل شده است.

الفابت

الفابت، یکی دیگر از شرکت‌های پیشگام در عرصه مدیریت استراتژیک است. این شرکت، با تمرکز بر فناوری‌های نوظهور مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، به یکی از پیشروترین شرکت‌های فناوری جهان تبدیل شده است.

خدمات مشاوره سنجش امکان طرح

چرا مهندس مشاور ساط ؟

شركت سنجش امكان طرح (ساط)، از فعالان حوزه‌ي خدمات مهندسي مشاور كشور است كه كار خود را در زمينه‌ي مشاوره مديريت سيستم اقتصاد نزديك به يك دهه پيش آغاز كرده است. شركت ساط از بدو فعاليت، در زمره‌ي پيشگامان و نوآوران اين حوزه از خدمات و در گروه نخستين مجموعه‌هاي موفقي بوده است كه به صورت تخصصي در زمينه‌ي مشاوره‌هاي اقتصادي و مطالعات امكان‌سنجي فعاليت كرده‌اند. ساط، هم‌اينك نيز در ميان دست اندركاران اين حوزه از خدمات‌، جزو خبرگان و صاحب نظران شناخته مي‌شود. شركت ساط، رسيدن به جايگاه كنوني خود را مرهون كيفيت ارائه خدمات، رعايت اصول حرفه‌اي و تبادل دانش و فناوري با شركت‌هاي همكار مي‌داند. چه آن كه از ابتداي فعاليت نيز يكي از اصلي‌ترين دغدغه‌هاي مديران و دست اندركاران اين شركت، دست‌يابي به يك تعامل سودآور براي كارفرمايان، جامعه و تامين‌كنندگان بوده است، به بيان ديگر اعضاي مجموعه‌ي ساط كوشيده‌اند تا افزون بر پاسخ‌گويي به نيازهاي مشتريان و كارفرمايان، به پروژه‌هاي خود با ديدي جامع‌تر بنگرند و در به ثمر رساندن يك پروژه علاوه بر تامين منافع مشتريان، به نتايج كار و سودمندي آن براي جامعه و مردم نيز بيانديشند.